یوری لوی موسس و سردبیر سایت معتبر «babagol» و کارشناس فوتبال خاورمیانه است.
مرگ بر دیکتاتور! مرگ بر دیکتاتور! مرگ بر دیکتاتور! هزاران هوادار با پیراهنهای قرمز در جایگاه آواز خواندند.
این صحنهای از امپراتوری عثمانی در اوایل قرن بیستم، منطقه باسک در دهه 1960 یا رومانی در آخرین روزهای چائوشسکو نبود یا دیالوگی مختص به چارلی چاپلین یا ساشار بارون کوهن. این اتفاقی بود که دقیقاً دو ماه قبل در ورزشگاه آزادی تهران رخ داد وقتی که تراکتور برای بازی با استقلال تهران در چهارچوب رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران، لیگ خلیج فارس، به این شهر آمده بود.
شعار ابتدای مطلب توسط هواداران تراکتور به آیت الله خامنهای رهبر ایران تقدیم شد. شعاری که در تمام تظاهراتهای سال گذشته علیه رژیم ایران، عمدتاً در پسزمینه تشدید بحران اقتصادی در کشور، مرتباً تکرار شد. پلیس تا وقتی که شعار متوقف نشد، هواداران را مورد ضرب و شتم و دستگیری قرار داد. تراکتور 3-0 شکست خورد اما پایان بازی هم مانع از سردادن آن نشد، تا جایی که تلویزیون مجبور شد صدای ورزشگاه را کم کند.
این رویداد تنها قطعهی کوچکی از نقشهی موزاییکی جذابی به نام باشگاه تراکتور است. یکی از هیجانانگیزترین باشگاههای خاورمیانه و شاید جهان در پرهیجانترین فصلی که تجربه کرده و تازه ماه اکتبر است.
آذربایجان اینجاست
در سال 1349، تقریباً یک دهه قبل از انقلاب اسلامی ایران، شرکت تراکتورسازی دولتی ایران در تبریز که به توسعه صنایع سنگین کشور مشغول بود، تصمیم به تاسیس یک تیم فوتبال برای کارگران کارخانه و مردم شهر گرفت.
این [تصمیم] بهخاطر تمایل شرکت و دولت برای تقویت ارتباط با شهروندان بود. آنها تصمیم گرفتند نام این باشگاه را از روی محصول پیشروی کارخانه تراکتورسازی بگذارند. نام منحصر به فرد این تیم اغلب به عنوان موضوعی برای شوخی در بین طرفداران فوتبال غربی استفاده میشود. نکتهای که در مورد تراکتور یا به قول مردم محلی تراختور وجود دارد این است که نام ان احتمالاً یکی از کمترین موارد خاص در مورد این باشگاه است.
هویت آن از سوی دیگر داستانی کاملاً متفاوت است. همانطور که در بالا ذکر شد، باشگاه تراکتور از شهر معروف تبریز، در شمال غربی ایران، نزدیک به مرز آذربایجان و ترکیه و از استانی به نام آذربایجان شرقی میآید.
حدود 1.7 میلیون نفر در این شهر زندگی میکنند که اکثر آنها را ترکهای آذری-ترک و مسلمان شیعه تشکیل میدهند بههمراه اقلیتهایی از ارمنیان مسیحی، کرد و بهایی. زبان گفتاری در استان بر خلاف سایر نقاط کشور، ترکی آذربایجانی است، اگرچه مقامات [دولتی] ایرانی آن را از حوزه عمومی حذف و حتی از ورود به مدارس منع کردهاند. به عقیده برخی، زبان ترکی آذربایجانی در ایران به عنوان زبانی در معرض خطر انقراض شناخته میشود.
با این حال، در سکوهای تراکتور هیچ زبان دیگری نمیشنوید. من نمیخواهم زیاد درگیر جنبههای سیاسی آن شوم، اما اگر عمیقاً به آن نگاه کنید، متوجه خواهید شد ناگزیر نیروهای آذری چنان خود را با این باشگاه فوتبال مرتبط کردهاند که عشق آنها به این تیم فراتر از دلایل فوتبالی است. سینا صائمیان، کارشناس فوتبال ایران و یکی از اعضای ثابت پادکست فوتبال ایران، گل بزن توضیح میدهد اینکه تراکتور به نمادی از هویت آنها تبدیل شده میتواند به این دلیل باشد که احساس میکنند در جامعه کمتر حضور دارند و کمی نادیده گرفته میشوند. «یک آذری میتواند هوادار استقلال باشد، اما تراکتور به دلیل مسئلهی هویتی، تیم اصلی او خواهد بود.»
کاری که به عنوان یک راهحل برای اوقات فراغت ساکنان و کارگران تبریز آغاز شد، بعداً در طول زمان تبدیل به یک برند قدرتمند شد. این روزها تراکتور یکی از پرطرفدارترین تیمهای ایران است. در سال 2013، باشگاه رسمی هواداران باشگاه 482000 عضو را ثبت کرد. در کنار تیم پرطرفدار فوتبال، این باشگاه دارای تیمهای فوتسال، بسکتبال، والیبال، تکواندو، بیسبال و به زودی طبق برخی گزارشها ورزشهای الکترونیکی نیز خواهد بود. علاوه بر این، تراکتور در ایالت آذربایجان و بخشهایی از شرق ترکیه بسیار محبوب است.
همه اینها تراکتور را تبدیل به یک باشگاه بزرگ منطقهای در حال ساخت، با هویت فرهنگی مشخص یعنی باشگاه آذربایجانیهای ایران و هر آنچه همراه آن است میسازد. جامعه فارس بهویژه آنها که در تهران زندگی میکنند با تبریزیها به یک معنا بهعنوان «غیرخودی» برخورد میکنند موضوعی که در فوتبال هم میتوان آن را دید.
گرگهای سرخ میآیند
قیزیل قورتلار، گرگهای سرخ، از زمان تأسیس خود هرگز در صدر فوتبال ایران نبودهاند. این تیم در سالهای اولیه خود عمدتاً در رقابتهای دستهی دوم ایران جابهجا میشد. بعد از انقلاب، فوتبال در ایران چند سالی متوقف شد تا اینکه در قالب رقابتهای استانی بازگشت و تراکتور در حال صعود و سقوط بین دو لیگ ایران بود.
تراکتور اگرچه در پنج سال گذشته در لیگ قهرمانان آسیا بازی کرده، اما در 48 سال حضور خود تنها یک عنوان مهم کسب کرده است – جام حذفی ایران در سال 2014. اتفاقاً این موضوع برای هوادران این تیم اصلاً مهم نیست.
تقریباً تمام بازیهای خانگی تراکتورسازی در ورزشگاه یادگار امام پر از ۶۶ هزار هوادار است. برای آنها فرقی نمیکند که تیم در فرم خوب باشد یا فرم بد، در صدر جدول باشد یا در پایین آن. آنها میآیند تا پرچم حاشیه آذربایجان را در داخل ایران به اهتزاز درآورند. تراکتور افتخار وطن، قهرمان آذریها سرود این گروه و یکی از محبوبترین آهنگهای هواداری در ایران است.
تراکتور علیرغم عدم موفقیتهای ورزشی قابلتوجه، باشگاهی بزرگ در ایران بهشمار میآید. ترکهای آذری همیشه مدعی تبعیض از سوی مقامات هستند. همه هواداران تراکتور آذری یا ترک نیستند، بلکه آنهایی که از سلطه باشگاههای تهرانی، استقلال و پرسپولیس که معمولاً عناوین را بین خود تقسیم میکنند به ستوه آمدهاند در این زمرهاند. تراکتور نمادی از یک آلترناتیو برای نخبههای اجتماعی پایتخت است و از اینرو دولت را به چالش میکشد. هر بار که برای بازی با یکی از دو بزرگ [استقلال و پرسپولیس] به تهران میآیند، دهها هزار نفر در [ورزشگاه] آزادی، نه فقط از جامعه آذریهای تهران، از آنها حمایت میکنند. [بازیهای آنها] تقریباً همیشه با خشونت و دستگیری به پایان میرسد بهعنوان باشگاهی که اساساً نماد اقلیتی بهدنبال بهرسمیتشناسی است.
صائمیان میگوید: « [آنها] دردسرهای زیادی برای فدراسیون فوتبال ایران و وزارت ورزش ایجاد میکنند و برهمین اساس برخورد صورت میگیرد.» «آنها در موارد متعددی به دلایل مختلف به روشهای زیادی تنبیه شدهاند. از برگزاری مسابقات پشت درهای بسته گرفته تا جریمههای سنگین. اما هر دوی ما میدانیم که [قضیه] متوقف نمیشود، [این جریمهها] ممکن است در مواردی به کاهش آن کمک کند، اما با شرایط سیاسی فعلی، بعید است که به طور کامل متوقف شود.»
در سال 2018، این باشگاه توسط محمدرضا زنوزی، میلیاردر داخلی که مالک خطوط هوایی آتا، بانک سامان، بانک گردشگری و کارخانه بنیان دیزل و ... خریداری شد. در سال 2011، طبق گزارشهای مختلف، ثروت او 4 میلیارد دلار تخمین زده شد، اما این واقعیت هرگز تایید نشده است. زنوزی که آمد برای موفقیت تیم عجله داشت.
تحریمها، چه کسی؟!
در جام جهانی گذشته، تحریمهای اقتصادی ایران که توسط آمریکا اعمال شد، تاثیر خود در دنیای فوتبال را هم نشان داد. چندروز قبل از سوت افتتاحیه اولین بازی ایران مقابل مراکش، نایک از 8 بازیکن ایران خواست تا از کفشهای آنها وقتیکه لباس تیم ملی ایران را پوشیدهاند، استفاده نکنند. اقتصاد ایران تا پیش از این در وضعیت بسیار متزلزلی داشت که منجر به موجی از اعتراضات در کشور شد حالا به نظر در نقطهی بدون بازگشت قرار دارد.
کمی بیشتر از یک ماه بعد، زنوزی و تراکتور اولین بمب خبری را منفجر کردند. جان توشاک، اسطوره فوتبال ولزی که در گذشته در اسپورتینگ لیسبون، رئال سوسیداد و رئال مادرید کار میکرد، به عنوان مربی این باشگاه قرارداد امضا کرد. توشاک پس از سالها مربیگری در مقدونیه و مراکش، شاید امروز کمتر در جریان اصلی فوتبال اروپا مطرح باشد، اما او انتخاب خوبی برای زنوزی و پروژهاش بود. او گذشته از اینکه در سال 2013 با خزر لنکران در آذربایجان قهرمان سوپرجام آذربایجان شد، باعث شد تا توجه بازیکنان اروپایی به تبریز جلب شود.
یک ماه گذشت و شروع شد: اولین کسانی که آمدند هری فورستر انگلیسی و آنتونی استوکس از ایرلند بودند. فورستر که تا 17 سالگی برای تیمهای جوانان انگلیس بازی میکرد، پس از جدایی از گلاسکو رنجرز، قراردادی دو ساله به عنوان بازیکن آزاد در تراکتور امضا کرد. استوکس، مهاجم سابق سلتیک و آرسنال، آپولون اسمیرنیس را در آوریل ترک کرد و بهصورت رایگان قرارداد امضا کرد. استوکس در اولین بازی خود از فاصله 30 متری یک گل به ثمر رساند. هواداران هیجان زده بودند، چون چنین بازیکنانی نه معمولاً به ایران میآیند و نه به تیمی مثل تراکتور که فصل قبل بین 16 تیم لیگ دهم شد. آنها نمیدانستند چه چیزی در انتظارشان است.
زنوزی میخواست عاقلانه سرمایهگذاری کند. درست است، او تیم محبوبی در ایران دارد، با هوادارانی در کشورهای همسایه، اما ارتباط آسیایی آنها از بین رفته است. تراکتور به جز بازیهای دوستانه با همسایگانی که در رقابتهای اروپایی حاضرند، شانسی برای بازی ترکی یا آذری ندارد. از سوی دیگر، ژاپن داستان متفاوتی دارد.
دقیقا دو روز بعد، یوکیا سوگیتا، بازیکن تندوتیز ژاپنی که در اسپانیا و سوئد بازی میکرد، قراردادی با این تیم به مدت سه سال با مبلغ نامعلوم امضا کرد. اگرچه سوگی بازیکن تیم ملی ژاپن نیست، اما در آن هفته نام باشگاه تراکتور در تلویزیون ژاپن مطرح شد. با این حال، بهترینها همچنان در انتظار هواداران گرگهای سرخ بود.
تراکتور در ابتدای مردادماه زلزلهای در فوتبال ایران راه انداخت. دو کاپیتان تیم ملی ایران در جام جهانی گذشته، مسعود شجاعی و اشکان دژاگه به ترتیب از آ.ا.ک آتن و ناتینگهام فارست با این باشگاه قرارداد امضا کردند. عکس زنوزی با آن دو در حالیکه پیراهن قرمز را تکان میدادند، فضای مجازی و اینترنت ایران را پر کرد. هواداران تراکتور از شدت هیجان داشتند دیوانه میشدند: «تراکتور در مقایسه با تیمهای تهرانی با نامهای بزرگتری قراردا امضاء کرده بود.» در یک نیم نگاه احساس میشد انقلابی صورت گرفته است. پس از آن با لی اروین، مهاجم اسکاتلندی کیلمارنوک و احسان حاج صفی دیگر بازیکن سرشناس تیم ملی قراردادهایی امضاء شد.
با اضافه شدن تعدادی از استعدادهای داخلی، تراکتور با 18 بازیکن جدید به ارزش نزدیک به 8 میلیون دلار، در حالیکه تحریمها و تورم در ایران بیداد میکرد و ارزش پول داخلی به شدت سقوط کرده بود، قرارداد امضا کرد.
صائمیان توضیح میدهد: «اگر پول داشته باشید، هیچ مشکلی نیست آن را به هدر دهید!» نکتهای که او از آن نتیجه میگیرد ایناست که: «هر یک از این خارجیها به دلار حقوق میگیرند. به اینترتیب پول وارد چرخهی صنعت فوتبال داخلی نمیشود، بلکه خارج میشود. قرارداد خارجیها و شجاعی و دژاگه به دلار بسته شد. با ضربه بزرگی که به ارزش پول ایران وارد شد، پرداخت دلار بههمین سادگی کمکی به توسعه فوتبال در ایران نمیکند. این یکی از بزرگترین مشکلات من است که این پول در داخل ایران برای کمک به اقتصاد فوتبال نمیچرخد!»
تراکتور در گل و لای
اینکه این همه بازیکن جدید بیاوری و در فصل اول موفق بشوی سخت است. همانطور که انتظار میرفت موتور تراکتور زودتر از آن چیزی که همه فکر می کردند از کار افتاد. تراکتور پس از تنها دو پیروزی در 6 بازی اول و حذف در ضربات پنالتی از جام حافظی، توشاک را اخراج کرد. او یک روز قبل از بازی تیمش مقابل پدیده، جدول صدرنشین لیگ، صبح زود در فرودگاه تبریز دیده شد. مهاجم این تیم فورستر که در وضعیت بدی قرار داشت به تیم رقیب تبریزی تراکتور که اسم و رسم چندانی نداشت یعنی ماشینسازی قرض داده شد. در کمال شگفتی و یا نه! مالک باشگاه فوتبال ماشینسازی کسی نیست جزء محمدرضا زنوزی همان مالک تراکتور!
این تیم اکنون با حضور محمد تقوی به عنوان مربی موقت، شرایط بهتری دارد و پس از پیروزی 6 بر صفر مقابل استقلال خوزستان، قهرمان سال 2016، در حال حاضر در رده ششم جدول لیگ خلیج فارس قرار دارد و تنها 4 امتیاز با صدر جدول فاصله دارد. سینا در مورد سرمربی موقت تراکتور خاطرنشان کرد: «او نشان مربیگری خود را از انگلیس دریافت کرده و بسیار تحصیلکرده و مربی درجه یکی است. او با فوتبال ایران کاملاً آشناست، هرچند تربیت مربیگریاش در اروپا بوده است. فکر میکنم همانطور که او تاکنون نشان داده، تیم تراکتور در اختیار فرد مطمئنی قرار گرفته است. بنابراین آنها نباید برای انتخاب یک سرمربی جدید عجله کنند.»
در میان نامهایی که به عنوان نامزدهای جانشینی توشاک نام برده میشود، میتوان به اسون گوران اریکسون، سرمربی سابق تیم انگلیس، الکساندر نوری، بازیکن آلمانی-ایرانی اینگولشتات، و کارلوس کی روش، سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران اشاره کرد. احتمال جدایی کی روش از تیم ملی قبل از جام ملتهای آسیا وجود ندارد، اما همانطور که قبلاً متوجه شدید، هیچ چیز در این فصل از باشگاه تراکتور بعید نیست!