اسرائیل در واکنش به حملات موشکی ایران چند گزینه در پیش دارد:
۱) مثل حمله موشکی پیشین ایران، واکنش فوری و جدی نشان ندهد.
۲) مقامهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد.
۳) تاسیسات هستهای و زیرساختهای نظامی و اقتصادی را از بین ببرد.
۴) ترکیبی از موارد دوم و سوم
گزینه اول نامحتمل است.
گزینه دوم، از نظر سیاسی و تبلیغاتی میتواند جنجالبرانگیز و خبرساز باشد ولی قطعا جمهوری اسلامی را به سمت تلاش برای ساخت سلاح هستهای میبرد که به لحاظ استراتژیک، خسارت عظیمی برای اسرائيل خواهد بود.
گزینه سوم و چهارم، به جنگ تمامعیار منتهی میشود و بدون شک پای آمریکا را به منازعه باز خواهد کرد.
بدیهی است که توان نظامی متعارف جمهوری اسلامی در مقایسه با اسرائیل و آمریکا قابل توجه نیست و در صورت بالا رفتن احتمال رویارویی نظامی، مقامهای نظام، چارهای جز تسریع برنامه تسلیح هستهای نخواهند داشت و این چیزی نیست که آمریکا و اسرائیل تحمل کنند. چه بسا هدف اسرائیل از افزایش تنش از اساس همین بوده که فرصتی برای رفع نگرانی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی به دست آورد. اما پرسش بزرگ این است که آیا دولت بایدن، تن به ورود به جنگ خواهد داد؟
پاسخ این سوال، ساده نیست. اما یک چیز کمابیش روشن است: دولت بایدن اگر پشت اسرائیل نایستد، حزب دموکرات، انتخابات را خواهد باخت. ازطرف دیگر اگر وارد معرکه شود ممکن است بخشی از آرای طیف چپ دموکراتها را از دست بدهد اما به احتمال زیاد، در مقابل، آرای بخشی از جمهوریخواهان کلاسیک را که مخالف ترامپ هستند به سبد خود خواهد ریخت. جلب حمایت لابی بسیار قدرتمند اسرائیل برای کامالا هریس هم در این صورت، تضمینی است.
نکته مهم دیگر:
حزبالله لبنان، نیروی بازدارنده ایران بود. اسرائیل تمام ردههای رهبری و فرماندهی حزبالله را ظرف دو هفته نابود کرد و زرادخانه موشکی این گروه را نیز به سرعت از بین خواهد بود. رفع خطر حزبالله، یعنی از بین رفتن نیروی بازدارندگی ایران.
آیا در غیاب حزبالله، جمهوری اسلامی به سمت ایجاد یک نیروی بازدارنده دیگر نخواهد رفت؟ و این نیروی بازدارنده، چه چیزی جز سلاح هستهای میتواند باشد؟
اسرائیل به صورت هدفمند و با برنامه، وارد این بازی شده است. و بعید است برنامه هستهای ایران را در مقطع تاریخی فعلی، دستنخورده باقی بگذارد! کم نیستند افرادی که میگویند برنامه هستهای ایران، زیرزمینی است و با بمباران نمیتوان آن را از بین برد. ممکن است اسرائیل نتواند برنامه هستهای را کاملا از بین ببرد اما میتواند آن را برای مدتی قابل توجه و چه بسا تا یک دهه به عقب براند.
ضمنا اگر گزینه حملات ترکیبی را انتخاب کند و همزمان با انهدام تاسیسات نظامی و هستهای، مقامهای جمهوری اسلامی را هم هدف قرار دهد، احتمالا دیگر جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند که بتواند خودش را جمعوجور کند و برنامه هستهایاش را از نو پی بگیرد.
وضعیت برای جمهوری اسلامی، مناسب نیست. درست است که آمریکا در آستانه انتخابات، خواهان افزایش تنش در منطقه نیست اما معادلات فعلی طوری است که حمایت قاطع دولت بایدن از اسرائیل، میتواند شانس پیروزی هریس در انتخابات را به طور جدی بالا ببرد و این برای بخش عظیمی از نیروهای ذینفوذ حزب دموکرات، جمهوریخواهان مخالف ترامپ، و نخبگان حامی هر دو حزب در جامعه آمریکا که میانه چندانی با ترامپ ندارند، خبر خوبی خواهد بود.