Tribun Logo

ضرورت تحقیق و تفاهم در مورد چگونگی تحقق عملی سیستم آموزش چندزبانه با محوریت زبان مادری در ایران

بیست و یکم فوریه روز جهانی زبان مادری است؛ روزی پرمعنا و آمیخته با حسرت برای غیرفارس‌ها در ایران که نزدیک به صد سال از محرومیت آن‌ها برای برخورداری از حق تحصیل به زبان مادری‌شان می‌گذرد. در طول این یک قرن، آن‌ها مبارزات مستمر و پیگیری برای دستیابی به این حق اساسی و بدیهی خود داشته‌اند، هرچند جریان‌های سیاسی مرکزگرا به بهانه‌های مختلف و در راس آن‌ها تمسک به تجزیه‌هراسی، مقابل این مطالبه دموکراتیک و حقوق بشری صف‌آرایی کرده و با گفتار و رفتار‌شان، به نوعی با سیاست‌های سرکوب‌گرایانه و تمامیت‌خواهانه نظام‌های حاکم در این مورد خاص همراهی نشان داده‌اند. این تجربه تاریخی، یکی از دلایل اصلی ایجاد شکاف و عدم اعتماد جنبشهای سیاسی و اجتماعی طرفدار عدم تمرکز به جریان‌های مرکزگرا به شمار می‌آید.

در بین جنبشهای ضد تبعیض، ترک‌های آذربایجان پرچمدار مبارزه برای پایان تک‌زبانگی و آغاز عصر چندزبانگی در ایران بوده‌اند، به‌طوری‌که تمرکز بر زبان مادری یکی از وجوه بارز مبارزات مدنی و مسالمت‌آمیز آذربایجان در دهه‌های اخیراست. با نگاهی به گستردگی فعالیتها و مواضع کنونی جنبشهای ملی در ایران میتوان گفت که مبارزات مستمر و پیگیرانه آنها پس از یک قرن به مرحله‌ای بازگشت‌ناپذیر رسیده است. بطوریکه مرکزگراترین جریان‌های سیاسی ایران هم مجبور به پذیرش حق آموزش زبان مادری حداقل در مواضع رسمی و سیاسی خود شده‌اند.  علیرغم این عقب‌نشینی، نیروهای تمرکزگرا در این مرحله، به بازی با کلمات روی آورده‌اند. آنها برای حفظ امتیازات و منافع انحصاری و نیز برای  فرار از مسئولیت پذیرش کامل این حق، بحث «آموزش زبان مادری» را به‌جای «آموزش به زبان مادری» پیش کشیده‌اند تا هم ژست دموکراتیک خود را حفظ کرده باشند و هم سیستم تبعیض آمیز کنونی را تا حد ممکن در ایران آینده حفظ کنند.

با توجه به تاثیر کم سابقه‌‌ای که جنبش زن زندگی آزادی در آگاهی و حساسیت عمومی نسبت به حقوق هویتهای تحت تبعیض ایجاد کرده و حقانیت مطالبات مبتنی بر هویت ملی-اتنیکی در فضای عمومی ایران تا حدودی پذیرفته شده، باید گفت که اکنون نوبت جریان‌های سیاسی مرکزگرا است که ادعاهای دموکراسی‌خواهانه‌شان را در معرض راستی‌آزمایی بگذارند و با گذار از اندیشه‌های تمامیت‌خواهانه‌، با پذیرش کامل و بی‌قیدو‌شرط سیستم آموزش چند زبانه با‌ محوریت آموزش به زبان مادری را قدم اول خود برای اعتمادسازی در ایران بردارند. به باور ما یکی از محورهای اصلی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در وضعیت پسا زن، زندگی و آزادی که می‌تواند مسیر گذار دموکراتیک در ایران را هموار سازد، پذیرش پایان عصر تک‌زبانگی و آغاز عصر چندزبانگی است.

در طرف مقابل، جنبشهای مربوط به حقوق ملی-زبانی در ایران نیز باید حول مطالبات مدنی، فعالیت بی خشونت و با پرهیز از ادعاهای تفرافکنانه صفوف خود را بیش از پیش متحدتر و منسجم‌تر بکنند. به باور ما، گفتگو، بحث و تفاهم در مورد نظام اداری - تحصیلی در ایران چند زبانه ضروریترین فعالیت در مرحله سرنوشت‌ساز کنونی است.

کانون دمکراسی و توسعه آذربایجان، ضمن تاکید به حق آموزش به زبان مادری، از تمام گروهها و فعالین دمکراسیخواه برای همکاری جهت ترسیم چگونگی تحقق این حق بلامنازع دعوت میکند. رویکرد کانون آذربایجان به این مسئله، علمی و  توسعه محور و استفاده از تجربه دیگر کشورها با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران است. ما با هدف توسعه‌ی فردی و ملی کشور، بدنبال تحقق عملی سیستم آموزش چند زبانه با محوریت زبان‌مادری را با پرهیز از رویکرد ماکسیمالیستی (یا همه یا هیچ)، با کمترین هزینه و تضاد منافع به شکلی تدریجی هستیم.

کانون دمکراسی و توسعه آذربایجان

فوریه ۲۰۲۴