Tribun Logo

همانگونه که برابری هویتی و زبانی اساس اتحاد و همبستگی شهروندان در بسیاری از کشورها بوده، تحمیل یک زبان به همه گروه های مختلف زبانی نیز موجب پدیدار شدن شکافهای اتنیکی و بی‌ثباتی سیاسی در برخی از کشورها گردیده که سرکوب های شدید سیاسی و بعضا امنیتی و نظامی نیز نتوانسته نقطه پایانی بر مطالبات گروه های تحت ستم باشد. باید توجه داشت که این «زبان» نیست که همبستگی و یا دودستگی را در میان مردمان یک سرزمین سبب می‌شود بلکه درک مردم و حکومتها از لزوم رفع تبعیض های زبانی و هویتی است که مایه دودستگی و یا همبستگی می گردد. در همین راستا همراه با دکتر امیر کلان (استاد دانشگاه مک گیل کانادا و متخصص و محقق حوزه آموزش چند زبانه) نگاهی داریم به اختلافات زبانی در هند، پاکستان و کانادا.

بنگلادش: عدم رسمیت زبان بنگالی و محرومیت مردم بنگال از حق آموزش به زبان مادری موجب شکل گیری تنش های اتنیکی و برگزاری تجمعات اعتراضی در پاکستان شرقی شد. در پی شدت گرفتن این اعتراضات، در ۲۱ فوریه سال ۱۹۵۲ پلیس پاکستان به روی بنگال‌های معترضی که خواهان آموختن به زبان مادری بودند آتش گشود و تعدادی از معترضان را به قتل رساند. کشتار روز ۲۱ فوریه موجب شدت گرفتن اعتراضات شد و در نهایت به جدائی و استقلال بنگلادش از پاکستان انجامید.

کانادا: عدم رسمیت زبان فرانسوی در کانادا در دهه ۱۹۶۰ موجب بروز اختلافات گسترده بین مردم فرانسوی زبان بخش کبک و دولت مرکزی می گردد. معترضان ضمن برگزاری تجمعات اعتراضی، سیاست تخریب اموال عمومی را در پیش گرفته و اقدام به شکستن آن دسته از تابلوهای اماکن عمومی که فقط به زبان انگلیسی هستند می نمایند. اعتراضات گسترده مردم بخش فرانسوی زبان کانادا که به انقلاب بدون خونریزی (انقلاب آرام) شهرت یافته، کانادا را تا آستانه فروپاشی و استقلال کبک پیش می برد که در نهایت با درایت پیر ترودو نخست وزیر وقت کانادا و رسمیت یافتن زبان فرانسوی در کانادا، اختلافات پایان یافته و آرامش به کانادا بازمی گردد.

پرداختن به نقش برجسته زبان در افزایش یا کاهش همبستگی ملی و آگاه‌سازی گروه‌های اکثریت (فارس‌زبان) از ستم زبانی و اتنیکی، گامی است بنیادین در مسیر رسیدن به دموکراسی و توسعه!