کتاب «از هرات تا تهران»، نوشتۀ محسن نیکو منش فرد، یکی از آثار معاصر است، که دیدگاه مهاجران افغانی ساکن ایران را به صحنه در آورده است.
ایرانی ها در برابر افغانها، برخورد تبعیض آمیز دارند و این تبعیض، هم در بین ملت ایران دیده می شود و هم در احکام حکومت آن. ولی در عین حال، این تبعیض همگانی نیست. یعنی بسیاری از ایرانیان، نه تنها مخالف با این تبعیض هستند، بلکه حتی، بر ضد آن به پا می خیرند. محسن نکومنش فرد، نویسندۀ ایرانی، ساکن سوئد هم یکی از این ها است.
در گفتگوی با آقای نیکو منش فرد، از وضع افغانها در ایران و دلایل و ریشه های آن می پرسم. او می گوید که کتاب او، بیشتر به یک تعداد از افغانهای مهاجر روشن فکر می پردازد. چون روشنفکران، بی عدالتی های اجتماعی را بیشتر حس می کنند. در مورد اصل موضوع، آقای نیکومنش، از خود سوال می کند که اسم این پدیده را چه بگذاریم؟ نژاد پرستی، با نژاد کار دارد و در این مورد به درستی صدق نمی کند و شاید بهتر باشد از این پدیده به عنوان بیگانه ستیزی یاد کرد.
در شرح این «افغان ستیزی» ایرانیان، آقای نکومنش می گوید که این برخورد، با تحقیر قومی که در ایران، در برابر اقلیت ها وجود دارد فرق می کند. یعنی در برابر یک افغان یا «افغانی» ایرانی ها از هر قوم و ملیتی که باشند، با هم متحد می شوند و در ضمن، این افغان ستیزی ایرانیان، ترکیب قومی افغانها را در نظر نمی گیرد. البته تعداد پشتو زبان ها در میان مهاجرین افغانی ایران کم است و بیگانگی زبانی مطرح نیست ولی این ضدیت ایرانی ها، در برابر همه اقوام افغان یکسان است.
کتاب آقای نیکو منش فرد، «از هرات تا تهران» و همچنان، کتاب «افغانی» نوشتۀ عارف فرمان در جامعۀ امروزی موثر بودند و باعث شدند که پایمال شدن حقوق افغانها در ایران، در بحث های رسمی و غیر رسمی مطرح شود. امروز در جهان، مهاجران هم حقوقی دارند و بعد از مدتی، می توانند حتی شهروند کشوری شوند که در آن اقامت دارند. از سوی دیگر، اینکه کشور ایران، زنانی را که با افغانها ازدواج می کنند، سلب ملیت کند، یا اطفال آنان حق نداشته باشند دارای ملیت ایرانی باشند، یکی از بی عدالتی های مهمی است که به گفتۀ آقای نیکو منش، برای پایان دادن به آن، نباید منتظر سقوط رژیم بود.