Tribun Logo

تاریخ معاصر آذربایجان مملو از سرکوب و استبداد و مبارزه مردم آن در راه آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی است. اگرچه بعد از فروپاشی شوروی، مردم آذربایجان بار دیگر فرصتی برای تعیین سرنوشت خود بدست آوردند، اما از طرف دیگر این کشور با تبعات استعمار دویست ساله روسیه، کودتا، استبداد داخلی و شروع حملات دولت ارمنستان در سال ۱۹۸۸ روبه‌رو شد که نتیجه آن ژنوساید انسانی در خوجالی، اشغال بیست درصد از اراضی حاصلخیز قاراباغ و 7 شهر اطراف آن، جابجایی اتنیکی و آوارگی یک‌میلیون آذربایجانی بود. تداوم سی‌‌‌ساله این اشغالگری و سکوت جامعه بین‌المللی با وجود قطعنامه‌های سازمان ‌ملل نشان ‌داد که سیاست، همچنان در خدمت گفتمان جنگ‌آفرینی است.

بیانیه اخیر جمعی از نویسندگان و اساتید دانشگاه‌های امریکا گایاتری چاکراورتی اسپیواک، نوام چامسکی، کورنل وست، طارق‌ علی، جودیت هرمن، سیلا بن‌حبیب و ویکن بربریان به تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۰ با عنوان "فراخوانی برای صلح پایدار در قاراباغ  کوهستانی" بار دیگر یادآوری ‌کرد دانش می‌تواند تبدیل به ابزاری برای خاموش‌‌کردن صدای فرودستان، پنهان کردن و سرکوب حقیقت اشغالگری، تحکیم‌بخشی به روابط نابرابر و هژمونی سیاسی/اقتصادی قدرت‌های منطقه و اقتصاد جهانی در جغرافیای پرتنش قفقاز و خاورمیانه شود. همان‌طور که می‌دانیم دوگانه ظالم و قربانی، در اپیستمولوژی فمینیسم جایگاه سابق خود را از دست داده است و مفهوم قدرت با روابط و پیچیدگی ‌گره خورده است؛ در مطالعات پسااستعماری نیز بر نقش روابط قدرت در تولید دانش تاکید می‌شود، با این حال، انتشار چنین بیانیه یکجانبه‌ای توسط کسانی که خود در تولید و گسترش دانش انتقادی نقش غیرقابل‌انکاری دارند، ما را به شگفتی وا داشت. نکته قابل تأمل، فراخوان بین‌المللی این بیانیه است که با ماسک صلح‌طلبی و با رویکردی تک‌بعدی، خودبرترپنداری آکادمیسم غربی را بر تمام جهان غالب می‌کند. تداوم سی‌‌ساله وضعیت نه جنگ، نه صلح در قاراباغ قطعا دلایل پیچیده‌تری از ایده‌های یک شخص یا سیاست امروز یک کشور ثانویه دارد. نگاه تقلیل‌گرایانه‌ بیانیه اخیر و هراس‌افکنی و ترک‌ستیزی نهفته در آن، درواقع زیر سؤال بردن چارچوب دانشی است که ما برای بهبود وضعیت جهان بدان امید داریم.

گریز از جنگ اگر به معنای نقض حقوق انسانی، نادیده‌گرفتن حقایق موجود و نسخه‌پیچی واحد بدون توجه به پیشینه تاریخی و شرایط موجود ژئوپولیتیکی جهانی و منطقه‌ای باشد، هیزم انباشتن به آتش جنگ‌های لاینحل بعدی در منطقه است. خشونت، جنگ و سلاح از ضروریات دوام نظام مردسالاری هستند؛ نظامی که در تعامل با سایر نظام‌های سلطه و تبعیض، زنان را حذف کرده و کرامت و حقوق برابر انسانی آنها را زیر سؤال می‌برد و بدون شک هرگونه بی‌ثباتی در منطقه، آزادی زنان را به تأخیر می‌اندازد. صدور بیانیه اخیر و عدم اشاره آن به قطعنامه‌های ۸۲۲،۸۵۳،۸۷۴،۸۸۴ سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ در موضوع قاراباغ، نادیده گرفتن بمباران مناطق غیرنظامی چند روز پیش در گنجه آذربایجان و کشته‌شدن ده‌ها غیرنظامی ازجمله زنان و کودکان، نه‌تنها نشانه خاموشی وجدان انسانی است و راه را برای بازتولید گفتمان خشونت هموار می‌کند، بلکه بازتأییدی بر این موضوع است که در جامعه آکادمیک غر ب و حتی در میان پژوهشگران پسااستعمار و فمینیست همچنان «فرودست نمی‌تواند سخن بگوید».

ما جمعی از فمینیست‌های اینترسکشنال آذربایجانی، به موجب این بیانیه، مراتب اعتراض و تأسف عمیق خود را به بیانیه منتشر شده اظهار کرده، مخالفت خود را با هرگونه اشغالگری، خشونت و نظامی‌گری، و استبداد داخلی اعلام می‌داریم. ما همچنین بر ضرورت وجود نظام دموکراتیک مبتنی بر حقوق بشر با تضمین حقوق همه گروههای اقلیت در خاک کشور آذربایجان تأکید داریم. ما جنگ را محکوم کرده و برای برقراری صلح، خواهان اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل توسط دولت ارمنستان و پایان دادن به اشغال هستیم.

22 اکتبر 2020