چگونه حزبالله پس از جنگ ۲۰۰۶ به قدرت بازگشت؟
۱. پیروزی نمادین و حمایت مردمی:
• حزبالله جنگ ۲۰۰۶ را به عنوان «پیروزی» معرفی کرد و توانست روایت مقاومت در برابر ارتش اسرائیل را در میان مردم لبنان و جهان عرب تثبیت کند.
• سید حسن نصرالله، رهبر حزبالله، به نماد مقاومت تبدیل شد و محبوبیت قابل توجهی پیدا کرد.
۲. تلاشهای بازسازی:
• نهاد بازسازی حزبالله، «جهاد البنا»، نقش کلیدی در بازسازی خانهها، زیرساختها، و معیشت آسیبدیدگان جنگ ایفا کرد. این اقدامات که اغلب سریعتر از دولت لبنان انجام شد، وفاداری زیادی را در میان جوامع شیعه به همراه داشت.
۳. حمایت جمهوری اسلامی و سوریه:
• جمهوری اسلامی با ارائه کمکهای مالی و نظامی گسترده، به حزبالله کمک کرد تا تسلیحات خود را بازسازی و قابلیتهای نظامی خود را ارتقا دهد. سوریه هم به عنوان مرکز لجستیکی برای انتقال سلاح و آموزش جنگجویان حزبالله عمل کرد.
۴. تقویت توان نظامی:
• حزبالله پس از جنگ توانست تواناییهای نظامی خود را گسترش دهد، از جمله:
•انباشت بیش از ۱۵۰,۰۰۰ موشک.
•ایجاد استحکامات زیرزمینی و تونلها.
•بهبود دقت موشکها و تواناییهای نظامی.
۵. ادغام در سیاست لبنان:
• حزبالله با استفاده از محبوبیت پس از جنگ، نقش سیاسی خود را تقویت کرد و در سال ۲۰۰۸ توانست حق وتو در دولت لبنان را به دست آورد، که تأثیرگذاری آن بر تصمیمگیریهای ملی را افزایش داد.
۶. شرایط منطقهای:
• عدم وجود استراتژی بینالمللی قوی برای محدود کردن حزبالله پس از ۲۰۰۶ به این گروه اجازه داد که خود را بازسازی کند و همچنان از روایت «مقاومت» در برابر اسرائیل بهرهبرداری کند.
چالشهای بازگشت حزبالله پس از جنگ ۲۰۲۴
برخلاف سال ۲۰۰۶، شرایط پس از جنگ ۲۰۲۴ موانع بسیار بیشتری را پیش روی حزبالله قرار داده است:
۱. خلاء رهبری:
• ترور شخصیتهای کلیدی، از جمله سید حسن نصرالله، خلاء بزرگی در رهبری حزبالله ایجاد کرده است که انسجام داخلی و توانایی برنامهریزی استراتژیک این گروه را به شدت تضعیف کرده است.
۲. خسارات سنگین نظامی:
• حزبالله در جنگ ۲۰۲۴ تلفات سنگینی متحمل شد، از جمله کشته شدن حدود ۴,۰۰۰ نفر از اعضا و نابودی گسترده زیرساختهای نظامی آن، شامل سایتهای موشکی، تونلها و مراکز فرماندهی.
۳. افزایش فشارهای بینالمللی:
• آتشبس تحت نظارت آمریکا و فرانسه شامل اجرای سختگیرانهتر قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل است که خواستار خلع سلاح حزبالله در جنوب لبنان میشود. استقرار نیروهای ارتش لبنان و نیروهای صلحبان سازمان ملل آزادی عمل نظامی حزبالله را محدود میکند.
۴. کاهش حمایت مردمی:
• برخلاف سال ۲۰۰۶، بسیاری از لبنانیها اکنون حزبالله را عامل آغاز جنگ و بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور میدانند. خواستههای عمومی برای خلع سلاح حزبالله و ادغام آن در ارتش ملی نشاندهنده تغییر در نگرش مردم است.
۵. بحران اقتصادی لبنان:
• بحران مالی مداوم لبنان، توانایی حزبالله برای ارائه خدمات اجتماعی و حفظ حمایت مردم را به شدت کاهش داده است.
۶. تحولات ژئوپلیتیک منطقهای:
• عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی (مانند امارات، بحرین و احتمالاً عربستان سعودی) در چهارچوب پیمان ابراهیم، حزبالله را در منطقه منزوی کرده و از حمایت جهان عرب کاسته است.
۷. محدودیتهای ایران:
• جمهوری اسلامی، حامی اصلی حزبالله، خود با چالشهای اقتصادی و اعتراضات داخلی مواجه است که توانایی آن را برای ارائه حمایت مالی و نظامی به سطح سال ۲۰۰۶ محدود میکند.
۸. پاسخ قویتر اسرائیل:
• پاسخ اسرائیل در سال ۲۰۲۴ بسیار ویرانگرتر از ۲۰۰۶ بود و تمرکز آن بر نابودی زیرساختهای نظامی و فرماندهی حزبالله با استفاده از حملات دقیق و عملیات اطلاعاتی بود.
۹. کاهش حمایت منطقهای:
• نقش حزبالله در درگیریهای منطقهای، مانند جنگ داخلی سوریه، شهرت آن را به عنوان یک نیروی ملیگرای لبنانی تضعیف کرده است. بسیاری اکنون حزبالله را بیشتر به عنوان یک نیروی نیابتی جمهوری اسلامی میبینند.
تفاوتهای کلیدی بین ۲۰۰۶ و ۲۰۲۴
• رهبری: پس از ۲۰۰۶، سید حسن نصرالله یک رهبر متحدکننده بود. پس از ۲۰۲۴، غیاب او تردیدهای بزرگی را برای آینده حزبالله ایجاد کرده است.
• شرایط اقتصادی: ثبات نسبی اقتصادی لبنان در ۲۰۰۶ به حزبالله اجازه داد خدمات گستردهای ارائه دهد. در ۲۰۲۴، بحران اقتصادی لبنان این توانایی را به شدت کاهش داده است.
• فشارهای بینالمللی: پس از ۲۰۰۶، اجرای قطعنامههای خلع سلاح ضعیف بود. در ۲۰۲۴، اقدامات سختگیرانهتری اعمال میشود.
• افکار عمومی: اقدامات حزبالله در ۲۰۰۶ به عنوان دفاعی تلقی میشد. در ۲۰۲۴، بسیاری اقدامات این گروه را عامل تشدید درگیریها میدانند.
آیا حزبالله میتواند به موقعیت گذشته خود برگردد؟
اگرچه حزبالله در گذشته انعطافپذیری خود را نشان داده است، شرایط کنونی بازگشتی مشابه را بسیار دشوار میکند. با این حال، عواملی وجود دارند که میتواند به حفظ نفوذ آن کمک کنند:
۱. پایگاه مردمی وفادار:
• حزبالله همچنان از حمایت جوامع شیعه در لبنان، به ویژه در جنوب لبنان و دره بقاع، برخوردار است.
۲. شبکههای عمیق و گسترده:
• شبکههای اجتماعی، سیاسی و نظامی حزبالله، اگر چه خیلی ضعیف اما به عنوان یک مزیت سازمانی کماکان باقی مانده اند.
۳. حمایت ایران:
• با وجود محدودیتهای سیاسی و اقتصادی، جمهوری اسلامی به دلیل ارزش استراتژیک بالای حزبالله، به طور کامل از آن دست نخواهد کشید.
۴. انعطافپذیری:
• حزبالله همواره توانایی خود را در تطبیق با شرایط متغیر و دشوار، چه در جنگ، چه در سیاست و چه در تبلیغات، نشان داده است.
بازگشت قدرتمندانه حزبالله پس از جنگ ۲۰۰۶ به دلیل حمایت مردمی، تلاشهای بازسازی، و کمپینهای بینالمللی و منطقهای ممکن شد. اما شرایط برای جمهوری اسلامی و حزبالله، پس از جنگ ۲۰۲۴ بسیار خصمانهتر است، از جمله خسارات سنگین نظامی، محدودیتهای بینالمللی، و پایگاه مردمی آسیبدیده. اگرچه حزبالله ممکن است تلاش کند خود را بازسازی کند، مسیر بازگشت آن این بار بسیار دشوارتر و نامطمئنتر خواهد بود.