آقایان و خانمهای نظریهپرداز، دانشگاهیان، اهالی رسانه، امنیتیها و مسئولین انکار نکنید؛ آسمان ریسمان بههم نبافید؛ سخن نامربوط نزنید. سفسطه نکنید؛ مسئله هویت در ایران در اننتخابات اخیر ریاست جمهوری از زیر لایههای پوشالی اصلاحطلبی و اصولگرایی بیرون زد. حتی آبکیترین تحلیل آرا نیز نشان میدهد که پیرامون علیه مرکز عصیان کرده است و طی چند روز اخیر، همه تلاشهای تحلیلگران اطلاحطلب و اصولگرا، مبنیبر عدم اهمیت مسئله هویت، راه بهجایی نبرده است. آن تحلیلگران چون ذهنیت مرکزگرا دارند، مسئله «هویت» را با عنوان «قومیت» مطرح میکنند تا شان مسئله را تقلیل دهند اما این یک واقعیت انکارناپذیر است که بعد از رنگباختن طیفبندیهای سیاسی، اینبار کوه یخ هویت، بیرون زده و همه باید با این موضوع کنار بیاییند.
نکته مغفول در ایران، طی دو دهه اخیر، این است که اساسا مسئله هویت در ایران، امری سیاسی شده و بهدلیل بیتوجهی و حتی امنیتی کردن آن، مرزهای فرهنگ را رد کرده و خاستگاه مطالبات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی و قضائی نیز شده است. بخشی از این فرآیند بهدلیل امنیتی کردن مطالبات فرهنگی و زیستمحیطی فعالان اتنیکها بوده است و لاجرم در فضای امنیتی، جدیت موضوع افزایش یافته و به امری سیاسی بدل میشود. هرچند بخشی از مطالبات پیرامون، سهیم شدن از کیک قدرت در ایران بود اما تا همین دو دهه پیش مقوله فرهنگ پیشتاز مطالبات بود.