عکس علیاف همراه با خانوادهاش بعد از مرمت تاریخی مسجد «گوهر آقا یوخاری» در شهر «شوشا» یادآور خاطرات تاریخی تلخی از ایران در قرن دوازدهم خورشیدی است.
دستور ساختن این مسجد را «ابراهیم خلیلخان جوانشیر» حاکم خاننشین قراباغ صادر کرد که بعد از صد سال در دوران پرتلاطم قفقاز شرقی و جنوبی تکمیل شد. ابراهیم خان از خاندان جوانشیر و ایرانی بود، پدرش پناهعلی خان جوانشیر از سرداران نادرشاه بود. نادرشاه قبیله او را به خراسان تبعید کرد. بعد از مرگ نادر، عادل شاه افشار حکم بیگلربیگی قرهباغ او را صادر کرد.
در منازعه بین زند و قاجار، پناهعلی خان یاریگر وکیلالرعایا شد و در جنگ با فتحعلیخان افشار و شکست او نیز به کریمخان کمک کرد. فتحعلی خان افشار نیز از سرداران نادر شاه بود که بعد از مرگ او حکومت آذربایجان را در سیطره خود گرفته بود.
کریمخان به دلیل نگرانی پناهعلی خان را در ارگ شیراز و دربار خود به گروگان نگه داشت تا موقعی که مرد. بعد از مرگ به پسر او ابراهیم خلیل خان منصب بیگلربیگی قرهباغ را اعطاکرد و به او اجازه داد تا شیراز را به سمت قرهباغ ترک کند.
ابراهیم خلیلخان بعد از بازگشت فهمید که برادرش خود را حاکم قره باغ کردهاست. جنگ دو برادر به نفع ابراهیم خان تمام شد.
او در ظرف چند سال توانست محدوده حکمرانی خود را در شرق قفقاز گسترش داده و موقعیت ملیکهای ارمنی را تضعیف کند. دوران حکمرانی او باعث تقویت و گسترش اسلام در قفقاز شد.
قلعه شوشا محل حکمرانی او بود و در این مقطع اعلام خودمختاری کرد. ضعف حکومت مرکزی بعد از مرگ کریم خان زند تا زمان تثبیت حکومت آغامحمد خان و استقرار سلسله قاجار باعث شده بود تا خاننشینهای متعددی در مناطق آذربایجان و قفقاز و ماورای قفقاز تشکیل شود که اعلان استقلال کرده بودند و از مراوده با دولتهای عثمانی و روسیه برای استقلال خاننشین خود از ایران استفاده میکردند.
آغا محمدخان قاجار بعد از دادن اولتیماتوم و ارائه اسناد تعلق آن مناطق به ایران برای بازسازی حاکمیت ایران در مرزهای شمال غربی لشگر کشی کرد. اکثر خاننشینها تسلیم شدند اما ابراهیم خان نپذیرفت. در جنگ بازنده شد اما در قلعه شوشا پناه گرفت و محاصره ارتش آغامحمدخان جواب نداد. سرانجام پیمان صلحی امضا شد و در ازای ابراز وفاداری مجدد به «دولت علیه ایران» حاکم قرهباغ شد.
بعد از بازگشت آغامحمدخان و لشگر کشی ارتش روسیه تزاری به فرمان ملکه کاترین کبیر ابراهیم خان عهدشکنی کرد و در پیمان با روسیه تزاری حکومت مستقل خود را احیا کرد.
آغامحمد خان بعد از اطلاع دوباره خشمگین شده و دوباره به سمت قفقاز لشگر کشید و سریع توانست ابراهیم خلیل خان را شکست دهد که بعد از مرگ کاترین کبیر و فرمان بازگشت نیروهای نظامی روسیه به فرمان پل، امپراطور جدید، حمایتی نداشت.
اما مرگ نابهنگام و غیرمنتظره آغامحمدخان شرایط را به نفع ابراهیم خان تغییر داد اما او تغییر رویه داد. دستور داد به جنازه آغامحمد خان ادای احترام شود. همچنین دخترش را به دربار ایران فرستاد تا همسر فتحعلی شاه شود و تعلق خود به کشور ایران را دوباره اعلام کرد.
جنگهای گلستان باعث پیوند ناگزیر او با ارتش فاتح روسیه تزاری شد اما بدرفتاری روسها و رد حکمرانی خودمختار باعث شد تا دوباره به دربار ایران رجوع کند. او از مشوقان عباس میرزا برای حمله به شوشا و بیرون کردن نظامیان روس بود.
بعد از اینکه روسها ارتش ایران را شکست دادند با ابراهیم خان نیز به دلیل همکاری با دولت ایران و خیانت به آنها برخورد کرده و او را کشتند. البته پسرش را جانشین او کردند. او آخرین حاکم ایران در منطقه قرهباغ و باکو بود که ترکیبی از عهدشکنی و وفاداری از او به یادگار باقی مانده است.