چه کشورهایی تفاهم تاریخی آذربایجان و ارمنستان در آمریکا را تبریک گفتند:
فهرست تبریکگویان به توافق تاریخی آذربایجان و ارمنستان در آمریکا، از ترکیه و آمریکا تا ناتو، سازمان ملل و دهها کشور دیگر، یک پیام ساده داشت: «صلح بهتر از جنگ است». بریتانیا، آلمان، ایتالیا، پاکستان، قطر، عربستان، ژاپن، اسپانیا، قزاقستان و بسیاری دیگر، بهجای شعله، یک شاخه زیتون به قفقاز فرستادند.
اما در این میان، دو چهره آشنا غایب بودند: ایران و روسیه. واکنش نشان دادند، ولی نه برای تبریک، بلکه برای هشدار و سنگاندازی. انگار آرامش در قفقاز برایشان مثل خاموششدن چراغ یک مغازه پررونق است؛ چون سالهاست از همین تنشها نان سیاسی میخورند و با به جان هم انداختن ملتها، موقعیت خود را تثبیت میکنند. برایشان بحران یک ابزار است؛ نه یک مشکل که باید حل شود. هر چه شعله اختلاف داغتر باشد، بازار نفوذ و معاملهشان پررونقتر میماند. صلح واقعی، این دو بازیگر را بیکار میکند و شاید همین، دلیل سکوت پرمعنایشان باشد. قفقاز این بار هم نشان داد که چه کسانی صلح را دوست دارند و چه کسانی عاشق بحراناند.
در ایران بهجای سیاستمداران منتخب، افرادی مجهز به نردبان برای بالا رفتن از دیوار سفارتخانهها سکاندار سیاست خارجی ایران هستند. آنچه مانند «تنشزدایی» و «همزیستی مسالمتآمیز» برای همه دنیا اصول زندگی در جهان معاصر است، برای این جماعت چیزی است در حد «ناتوانی»، «وادادن»، «نداشتن عرق ملی» و... .
ایران به همراه ارباب خود روسیه، همه سرمایه معنوی و مادی خود را روی اسب بازنده اشغالگران ارمنی شرطبندی کرد و باخت. روسیه بهعنوان کنترلکننده بسیاری از اعمال تخریبی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان هم، موقعیتی بهتر از جمهوری مداحان ندارد.
در این میان، جمع پرشماری از مدعیان آشنایی به موضوع، قفل بر عقل خود زده و چشم بسته و دهان گشودهاند و انبوهی از چرندیات و اطلاعات نادرست در حد «خصن و خثین هرسه دختران مغاویهاند» تولید میکنند. هر چه کماطلاعتر، ادعاها بیشتر و شعارها تندتر. این حجم از حرفهای بیسروته چنان زیاد است که آدمی جز حیرت و سر تکان دادن، وقتی برای عکسالعمل بیشتر پیدا نمیکند.
جهان متمدن یکپارچه به صلح بین دو کشور کوچک قفقاز جنوبی تبریک گفتند، اما دهان گشاد منادیان شعارهای دور از عقل رژیم، ساز مخالف خود را میزنند. وقتی به دانش و سابقه تحصیلی و اطلاعات رهبران آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران نگاه میکنیم، همه این تفاوتها قابل فهم میشود.
رهبران کشور کوچک آذربایجان، ۲۶ سال برای تدارک نبرد برای آزادسازی اراضی کشور خود با لیاقت و حوصله برنامهریزی کردند و با کمترین تلفات (برای خود و برای اشغالگران) در ۴۴ روز، سرزمینهای خود را با یک پیروزی درخشان در اولین جنگ بدون تماس تاریخ نظامی جهان آزاد کردند. الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان در پی ۵ سال چانهزنی در همه پلتفرمهای مهم جهان و مذاکرات دوجانبه با ارمنستان، بالاخره در ۸ اوت ۲۰۲۵ در کاخ سفید در کنار قدرتمندترین رهبر سیاسی جهان، پیروزی نظامی ارتش آذربایجان را با سه امضا زیر یک سند مهم تاریخی به تأیید بینالمللی رسانید. یک پیروزی درخشان دیگر، اما اینبار پشت میز و در میدان دیپلماسی. الهام علیاف با داشتن سابقه تحصیل و تدریس در بهترین دانشگاه دیپلماسی شوروی سابق (موسوم به هاروارد شوروی) مجهز به توانایی صحبت به چند زبان، در برابر پرزیدنت ترامپ و همه خبرنگاران و دوربینها از منافع ملی کشور خود دفاع کرد. در مقابل، به یاد داریم که چگونه رئیسجمهور محمد خاتمی در سال ۲۰۰۰ برای جلوگیری از ملاقات با بیل کلینتون، خود را در توالت مجمع عمومی سازمان ملل معطل کرد! یا رفتارهای عجیب احمدینژاد در نیویورک و دیگر مجامع بینالمللی، یا ناتوانی حسن روحانی در بیان یک جمله به انگلیسی (علیرغم داشتن دکترا از انگلستان!) یا رفتارهای دور از عرف و انگلیسی افتضاح حسین امیرعبداللهیان در مسکو و جاهای دیگر. روشن است که با دو دنیای متفاوت با فاصله زیاد مواجه هستیم و چه چیزی طبیعیتر از این شکستی که صدایش در همه پایتختها شنیده شد!
بنا به نوشته دکتر افشار سلیمانی، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان:
«گفتند خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیحان عملیاتی نمیشود!
گفتند روسیه و ارمنستان متحد ایران است!
گفتند آذربایجان نباید با اسرائیل روابط برقرار کند!
گفتند ارمنستان مخالف کریدور زنگزور است!
گفتند در آذربایجان باید دولت کریمه تشکیل شود!
گفتند آذربایجان آبستن انقلاب اسلامی است!
گفتند کشورهای فرا منطقهای نباید به منطقه بیایند!
گفتند باید با مدل ۳+۳ مسائل قفقاز جنوبی حل و فصل شود!
گفتند آذربایجان قصد دارد به زنگزور حمله کند!
و خیلی چیزهای دیگر...
اما ما گفتیم همه این تحلیلها اشتباه است و نهایت آن میشود که شد!
نتیجه واقعبینی و توهم و اقدامات سلبی و شعار دادنهای بدون پشتوانه، جز از دست دادن فرصتهای طلایی برای ایران، فرصتسازی برای سایر کشورها و زیانهای تریلیونها دلاری و توسعهنیافتگی و عقب ماندن از رقبا هیچ سودی برای مردم و کشور نداشته است. البته گونی فرصتطلبان را پر و شکم مردم را خالی کرده است.» (نقل از کانال تلگرامی دکتر افشار سلیمانی)
این جملات نشان میدهد که کمبود عقل سلیم در کشور ما و در میان کادرهای دولتی نیست و مشکل سپرده شدن سیاست خارجی به نوابغی مانند حسین شریعتمداری و رائفی پور است.
جمهوری مداحان به همراه هیئتیها و دارندگان ذهنیت هیئتی خود، بار دیگر یک شکست بزرگ را متحمل شد. این شکست در همه این ۵ سال سپری شده از پایان جنگ دوم قرهباغ قابل پیشبینی بود و من بارها طی این مدت به هزار شکل و فرمولبندی، این پایان محتوم را برای رژیم جمهوری اسلامی ایران و نوابغ پروپاگاندیست آن در داخل و خارج، از اصلاحطلب و پایداریچی و اپوزیسیون داخل و خارج پیشبینی کرده بودم.
اینک مضحکه حمله به آسیابهای بادی در آذربایجان به حمله به ارمنستان و ایالات متحده آمریکا گسترش یافته است. علیاکبر ولایتی رسماً آمریکا را تهدید به جنگ و کشتار کرده است آنهم «با یا بدون روسیه»! گویی همه شکستهای رژیم در میادین سوریه، لبنان، یمن، غزه، عراق و تهران و اصفهان و... کافی نیست و اینک هوس یک امتحان شانس در مرزهای شمالی به دغدغه ذهن نوابغ رژیم تبدیل شده است.
_________________________________________________________________
کشورهایی که امضای سند صلح بین آذربایجان و ارمنستان را تبریک گفتند:
تورکیه
- ایالاتمتحده آمریکا
- بریتانیا
- شورای اروپا
- سازمان امنیت و همکاری اروپا
- آلمان
- مولداوی
- ایتالیا
- ناتو
- پاکستان
- نروژ
- مجارستان
- عمان
- آلبانی
- قطر
- قزاقستان
- تورکمنستان
- ازبکستان
- اسپانیا
- عربستان سعودی
- امارات متحده عربی
- ژاپن
- اتریش
- قبرس
- سازمان ملل متحد
- تاجیکستان
- مونتهنگرو
- لیتوانی
- گرجستان
- هلند
- فرانسه
- هند و...
اما در میان این کشورها اگرچه ایران و روسیه به این موضوع واکنش نشان دادند، اما به طرفین تبریک نگفتند!
