Tribun Logo

دیگر به شنیدنِ تکرارِ مکرر در مکررِ وعدهِ سرنگونیِ عنقریبِ اردوغان طی 21 سال عادت کرده‌ایم. هنوز هم امیدواریم که این دیگر "بار آخر" است. یعنی یا بار آخر برنده شدن اردوغان است یا بار آخری است که مجتهدین جامع الشرایط امور ترکیه، شعار "نصر من الله و فتح القریب" سر می‎‌دهند.
اما این امیدواری تاکنون بیهوده بوده است. نه متخصصین ارائه تفسیرها و پیش‌بینی‌های نادرست از ارائه امیال و آرزوهای خود بجای تحلیل و فکت خسته می‌شوند، نه اردوغان قصد باختن دارد و قلیچداراوغلو هم هراسی از باختن مجدد و مجدد ندارد.
ظاهرا همه از وضعیت موجود راضی‌اند. یکی از برنده شدن دائمی، دیگری از باختن همیشگی و لشگری از تحلیلگران و متخصصین و علامه‌های ترکیه‌شناس که ایرادی در نادرست از آب درآمدن دائمی "تحلیل"های خود، نمی‌بینند.
انسان در حالت طبیعی خود، پراز آرزو و امیال درونی و مملو از احساسات است. اما برخی از این انسان‌ها که داعیه تخصص و صاحب نظر بودن دارند سعی می‌کنند که این امیال و احساسات را مهار کنند و آنها را در چیزی بنام "تجزیه و تحلیل" دخالت ندهند. اگر هم یکبار عنان احساس و آرزو از دست رفت و اینها قاطی تحلیل شدند، خود را ملزم به توضیح می‌یابند یا حداقل از تکرار خبط انجام شده، در آینده خودداری می‌کنند.
اما در ترکیه و خارج از آن، بیشمارند مدعیانی که 21 سال مدام قرائتی نادرست از میدان سیاست ترکیه داشته‌اند هنوز هم نه خود از این بابت خجلند و نه مخاطبین آنها نیازی به حسابخواهی احساس می‌کنند.
این جماعت را باید بجای تحلیلگر، "روان درمانگر" نامید که نیازهای مخاطبین خود را ولو با دروغ برآورده کرده‌اند. لابد تاوقتی که این مخاطبین بجای نیاز به دانستن، به تسکین نیازمندند، این لشگر علامه‌های ترکیه شناس هم در خدمت آنها انجام وظیفه خواهند کرد.
از هموطنان نه چندان باخبر از ترکیه که بگذریم در همه این دور طولانی انتخابات اخیر ترکیه، در جریان تعقیب سیر انتخابات شاهد بودم که ژورنالیستهای پنج ستاره‌ای از نوع جونئیت اوزدمیر هم، یک در میان، خام خیالانه مرز آرزو و واقعیت را گم می‌کردند و چیزهایی می‌گفتند یا چیزهایی را نمیگفتند که در کشورهای غربی برای بی اعتبار شدن هر روزنامه‌نگار بزرگی کافی بود. تنها یک مثال:
جونئیت اؤزدمیر در جریان زلزله ماه فوریه، از "اومیت اؤزداغ" پرسید که آیا حاضر است از پناهندگان سوری و افکار عمومی بخاطر تبلیغات دروغین پناهنده ستیزانه خودش عذرخواهی بکند و اومیت اؤزداغ با نخوت جواب منفی داد. اما دو سه روز پیش وقتی قلیچداراوغلو هوس استفاده از افکار عمومی پناهنده ستیزانه رأی دهندگان ترکیه را کرد و اومیت اؤزداغ را به کمپ خود جلب کرد، جونئت اؤزدمیر و همکارش کنان تاش، در مصاحبه‌های خودشان با فرد اخیر، دیگر نه یادی از سابقه تبلیغات دروغین غیرانسانی وی کردند و نه رقم 13 میلیون پناهنده (!) وی را زیر سوال قرار دادند و نه در مورد عملی بودن اخراج 13 میلیون انسان، خواهان پاسخگویی وی شدند. در همین رابطه نه این دو ژورنالیست و نه فردی از خیل بی‌شمار ژورنالیستهای جبهه مخالف در ترکیه از قلیچداراوغلو نپرسیدند که آن 30 میلیون(!) پناهنده در کجای ترکیه قائم شده‌اند. کلا هیچ ژؤرنالیست یا روشنفکری پیدا نشد که بگوید، حتی پناهندگان سوری هم خواهان بازگشت به کشور خودشان هستند و در همچو صورتی اختلاف بر سر تعداد و نحوه بازگشت آنهاست. کسی از این بیشمار ژورنالیستها و روشنفکران هم نپرسید که آیا راه حل اردوغان مبنی بر ساختن مسکن برای یک میلیون پناهنده سوریه‌ای در درون مرزهای سوریه با کمک مالی قطر انسانی‌تر و عملی‌تر است یا طرح ضدانسانی اوموت اؤزداغ برای اخراج 13 میلیون نفر (!؟) پناهنده سوری طی یکسال از طریق دریا؟!
در همین رابطه وقتی مدیای مخالفین از رأی دادن پیرمردی شهروند ترکیه که رأی داده بود اما ترکی بلد نبود، روزهای مدیدی خوراک ساختند اما وجدان هیچکدام از ژورنالیستها و روشنفکران مخالف اردوغان آنها را دعوت به رعایت انصاف نکرد و یک نفر دم برنیاورد که ای براداران! مگر در اروپا هزاران نمونه از مهاجرین ترک نا آشنا یا کم آشنا به زبان جامعه میزبان نداریم که شهروند آن کشورها هستند و بدون تسلط به زبان رایج در کشور در انتخابات هم شرکت می‌کنند؟!
القصه، زندگی 85 میلیون انسان برای برخی (ترکیه‌ای، هموطن و...) شده است حوزه انفجار احساسات و عواطف و آرزوها و دادن این احساسات و عواطف و آرزوها بجای "تحلیل سیاسی" به خورد مخاطبینی که با این تحلیل‌ها خوش‌اند و بدانها نیازی مبرم دارند. هر وقت هم که احساس کرده‌اند-- که در استدلال و ادعا کم آورده‌اند، متوسل به دروغ و نیم حقیقت و ربع حقیقت شده اند. اینکه این تحلیل‌ها 21 سال مدام نادرست از آب درآمده‌اند، مسئله مهمی نیست نه برای تولید کنندگان این تحلیل‌ها و نه برای مصرف کنندگان نیازمند!
پ. ن. افسانه مستمر حضور بدون شکست رجب طیب اردوغان نه از 2002 بلکه از 29 سال قبل یعنی از 1994 با پیروزی قاطع در انتخابات ایالتی شروع شده است. رعایت احتیاط، دقت و نهایت وسواس در بر خورد با همچو فنومنی شرط عقل است!