منداییان ایران، یکتاپرستانی کمتر شناخته شده و پیروان یکی از قدیمیترین ادیان جهان هستند. موطن اصلی مندائیان فلسطین بوده است اما همزمان با ظهور عیسی مسیح و به دلیل آزار و فشار یهودیان، در نهایت مجبور به ترک فلسطین و سکونت در شهر «حران» در بینالنهرین شدند. دومین مهاجرت بزرگ آنها به جنوب عراق و همچنین منطقه خوزستان در ایران بوده است.
وبسایت شبکه تلویزونی «بی اف ام» فرانسه در مقالهای به بهانۀ تولد عیسی مسیح و جشنهای کریسمس، نگاهی به دین مندائیان داشت و ضمن معرفی این دین، به شباهتها و تفاوتهای مندایی با مسیحیت پرداخت. در ادامه چکیدهای از این مقاله همچنین اطلاعاتی دربارۀ این اقلیت مذهبی با اتکا به دیگر منابع ارائه میشود.
دین مندایی یکی از قدیمیترین ادیان یکتاپرست جهان محسوب میشود؛ با این وجود در مقایسه با دیگر ادیان، کمتر شناخته شده است.
مسعود فروزنده در مقالهای تحت عنوان «تحقیقی در دین صابئین مندائی» مینویسد: «مندا به معنای علم، شناخت، ادراک و یا عرفان، واژهای از زبان آرامی شرقی است. مندائی به معنای پیروان عرفان، پیروان علم الهی یا شناخت هستی است. به همین مناسبت معبد آنان به نام مندی است.»
موطن اصلی مندائیان فلسطین بوده است اما همزمان با ظهور عیسی مسیح و به دلیل آزار و فشار یهودیان، در نهایت مجبور به ترک فلسطین و سکونت در شهر «حران» در بینالنهرین شدهاند. دومین مهاجرت بزرگ آنها به جنوب عراق و همچنین منطقه خوزستان در ایران بوده است.
بخش قابل توجهی از مندائیان همچنان ساکن نواحی جنوبی ایران و عراق هستند؛ با این وجود سختی روزگار، بسیاری را به مهاجرت واداشته است و به این ترتیب هم اکنون میتوان در چهارگوشه جهان مومنان مندایی را مشاهده کرد.
شباهتهای دین مسیحیت و مندایی
در مقالۀ تلویزیون «بی اف ام» آمده است: «مندائیان غسل تعمید میگیرند، پیرو یحیی و دارای نمادی مانند صلیب هستند. آنها وجوه مشترک بسیاری با مسیحیان دارند اما نباید دین آنها را با دین مسیحیت یکی دانست».
سال جدید مندائیان همچون مسیحیت با تولد یک پیامبر آغاز میشود؛ اما به جای دی ماه جشن آغاز سال نوی مندائیان در اواخر تیرماه با برگزاری اعتکاف و سپس مراسم «دهوا ربّا» آغاز میشود؛ بر اساس باورهای مندائیان این زمان، زمان خلقت حضرت آدم است.
منداییان نیز مانند مسیحیان دارای کتاب مقدسی هستند که مسیر زندگی را برایشان ترسیم کرده است؛ کتاب مقدس آنها گنزا ربّا به معنای «گنج عظیم» (Ginza Rabba) نام دارد.
آنها نیز مانند مسیحیان غسل تعمید دارند و در نهایت همچون صلیب مسیحیان، دارای نمادی به نام «درفش» هستند؛ دو چوب که با طناب سفید به هم وصل شده و پارچهای سفید از حریر روی آن را پوشانده است. در بالای چوب نیز حلقهای از برگ درخت یاس قرار دارد.
دیگر تفاوت این که بر خلاف عیسی مسیح، یحیی پیامبر مندائیان به فرمان خدا ازدواج کرده و دارای فرزندانی بوده است.
منشاء دین مندایی
دین مندایی نزدیک به ۴ هزار سال پیش ظهور کرد. از جمله شواهد اثبات قدمت این دین، یک مجموعۀ ادبی بزرگ تهیه شده در قرن هشت میلادی همچنین کتیبههایی گلی و سفالی متعلق به قرن چهارم میلادی است که روی آنها به زبان آرامی، دربارۀ مندائیان اطلاعاتی ثبت شده است. پژوهشگران حتی آثاری متعلق به قرن دوم میلادی به زبان آرامی کشف کردهاند.
زبان آرامی همیشه زبان منداییان بوده است؛ زبانی که در عبادتهایشان، در گفتگوهایشان، برای نوشتن کتابهایشان و برای گفتگو با روحانیون مذهبی از آن استفاده میشده است.
دین مندایی از فرهنگ و آیین مشرق زمین نیز تاثیر گرفته است. به همین دلیل برای درک بهتر آن باید با ادیان شرقی همچون مزدائیسم، زرتشتی و آیین مانوی نیز آشنا شد.
برخی مندائیان را «آخرین نمایندگان زندۀ آئین گنوسی» عهد ساسانی میدانند و برخی با اشاره به دیدگاههای این مذهب دربارۀ نور و ظلمت، اهورا و اهریمن، بر تاثیرگذاری آیین مانوی و زرتشت بر این دین اشاره دارند.
مهمترین رکن دین مندایی آب است. در کتاب مقدس مندائیان یعنی گنزا ربّا بر اهمیت آب به عنوان منشاء حیات بطور ویژه تاکید شده است. مندائیان علاوه بر اعیاد مذهبی، یک بار در هفته نیز در آب غسل میکنند.
برای آنها آب بسیار مهم است، اما نه هر آبی. آب باید جریان داشته باشد و زنده باشد. به همین دلیل است که مندائیان در آب رودخانهها غسل میکنند و نه در آبهای راکد و عمدتا در نزدیکی رودخانهها زندگی میکنند.
جمعیت مندائیان
جمعیت مندائیان جهان بطور قابل توجهی رو به کاهش است بویژه از آن رو که این گروه به دنبال تبلیغ برای افزودن بر شمار پیروان خود نیست. بر اساس آمارها در اوایل قرن ۲۰ میلادی نزدیک به یک میلیون مندایی در ایران و عراق زندگی میکردند اما امروز با توجه به چالشهای متعددی که پیروان این دین با آن روبرو بودند، جمعیت آنها بطور قابل توجهی کاهش یافته و به حدود ۷۰ هزار نفر در سراسر جهان رسیده است. مندائیان ایران عمدتا ساکنان خوزستان هستند.
حوادثی که در عراق روی داد از جمله سقوط صدام حسین، جنگ خلیج فارس، هرج و مرج و سپس ظهور گروههای افراطی اسلامی همچون داعش به این جمعیت کوچک بیش از هر زمانی آسیب رساند.
از سوی دیگر جامعه مندائیان بطور چشمگیری آرام و صلحجو است و بطور کامل هرگونه خشونت فیزیکی، روحی یا اخلاقی را رد میکند؛ این موضوع باعث شده است که این جامعه کوچک بیش از انتظارها در مقابل حوادث سیاسی و درگیریهای داخلی عراق آسیبپذیر باشد.
هرج و مرجهای گسترده در عراق در بیست سال اخیر باعث شد که جمعیت چشمگیری از مندائیان این کشور را ترک کنند. به این ترتیب در حال حاضر تنها حدود ۳۰۰ خانوار مندایی در این کشور ساکن هستند. این اقلیت هم اکنون جزو فقیرترین اقلیتهای عراق محسوب میشوند.
آنهایی که عراق را ترک کردهاند به کشورهایی همچون استرالیا، سوئد، فرانسه، ترکیه، اردوگاههای مهاجران اردن، سوریه و لبنان مهاجرت کرده اند. بسیاری نیز در کوران مهاجرت بهتدریج از دین و آیین خود دست کشیدهاند؛ بویژه آنکه با ترک محل اصلی زندگی خود، حفظ آیینها همچنین نوشتن و خواندن متون به زبان آرامی و انتقال آن به نسلهای بعد سختتر شده است.